دریاچه ارومیه، صدای آخر زمین تشنه!
مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی طی یادداشتی در خصوص وضعیت دریاچه ارومیه مطالبی را منتشر کرد که متن یادداشت بدین شرح است:
به گزارش ابراهیم زاده به نقل از اداره روابط عمومی و امور رسانه ای حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی ، متن یادداشت محمد حسین حسن زاده مدیر کل حفاظت محیط زیست استان در خصوص وضعیت فعلی دریاچه ارومیه بدین شرح است :
دریاچه ارومیه امروز دیگر فقط یک پهنه آبی نیست که در آستانه نابودی قرار دارد؛ نماد یک شکست مدیریتی، نشانهای از افول منابع طبیعی کشور، و هشداری بیپرده به آینده سرزمینی ماست. آنچه در این سالها بر دریاچه گذشته، نه یک حادثه طبیعی، بلکه حاصل مجموعهای از خطاهای انسانی، برداشتهای بیرویه، برنامهریزی ناپایدار، و نادیدهگرفتن ظرفیت واقعی منابع بوده است.
اکنون، بیش از ۹۵ درصد سطح دریاچه از بین رفته و بستر نمکی آن، با گسترشی بیسابقه، تهدیدی جدی برای سلامت، کشاورزی و سکونتپذیری منطقه ایجاد کرده است. گردوغبار نمکی، شور شدن خاکها، مهاجرت روستاها و از بین رفتن تنوع زیستی، تنها بخشی از پیامدهای این فروپاشی زیستمحیطی است.
با این حال، در هفتهها و ماههای اخیر، بار دیگر زمزمههایی از اجرای پروژههای عظیم و پرهزینه انتقال آب از منابعی چون خلیج فارس، دریاچه وان یا دریای سیاه به میان آمده است. طرحهایی که نهتنها از منظر اقتصادی و زیستمحیطی غیرقابل توجیهاند، بلکه عملاً بازتولید همان نگاهی هستند که دریاچه را به این وضعیت کشاند: نگاه مهندسیزده به بحرانهای اجتماعی و طبیعی، بدون در نظر گرفتن ریشهها و رفتارها.
ما در آستانه یک انتخاب تاریخی قرار داریم. هیچ راهی جز اصلاح رفتار، ساختار و نگاه وجود ندارد. احیای دریاچه از مسیر خودکفایی اکولوژیک و بازسازی ظرفیت داخلی ممکن است، نه با پروژههای نمایشی.
یا باید با شجاعت، به اصلاح ساختارها و رفتارهای مصرف منابع تن دهیم، یا با پذیرش پروژههای ظاهری، مرگ تدریجی دریاچه و مهاجرت میلیون ها نفر از این منطقه را رقم بزنیم.
فرصت احیای دریاچه محدود و غیرقابل تکرار است. این، آخرین هشدار است. انتقال آب نه تنها از نظر اقتصادی و زیستمحیطی ناممکن یا ناپایدار است، بلکه بدون تغییر در رفتار و مصرف منابع آبی داخل حوضه، محکوم به شکست است.
از سوی دیگر، تداوم طرحهایی برای تأمین آب شرب برخی شهرها از منابع بسیار دور، بدون توجه به پایداری، امنیت و اصول پدافند غیرعامل، زنگ خطری جدی برای تابآوری شهرها در آینده است. وابستگی به خطوط انتقال بزرگ آب، در جهانی با تغییرات اقلیمی و تنشهای منطقهای، ریسکی است که نباید در مورد آن سکوت کرد.
مسیر درست، شجاعانه اما روشن در نجات دریاچه ارومیه و آینده پایدار منطقه، از مسیر بازآرایی الگوهای مصرف و توسعه درونزا میگذرد. باور کنیم که راهحل واقعی در خود منطقه است، نه فراتر از مرزهای آن:
تنفس فوری منابع آبی داخلی حوضه برای بازگشت جریان حیات به دریاچه
کاهش سطح زیرکشت به میزان واقعی و پایدار مطابق توان اقلیمی
توسعه کشاورزی هوشمند، گلخانهای و کممصرف بهجای کشاورزی سنتی
هدایت منابع سرمایهگذاری به سوی معیشتهای پایدار و دانشبنیان
بازنگری در پروژههای تأمین آب شهری و تأکید بر امنیت و پایداری
بازتوزیع عادلانه و علمی آب برای احیای تالابها و اکوسیستمهای حیاتی
همه باید بدانند دریاچه بیمردم زنده نمیماند؛ مردم هم بیدریاچه نمیمانند!. احیای دریاچه ارومیه تنها یک پروژه محیطزیستی نیست؛ پیمانی انسانی، سرزمینی و اخلاقی است.
از همهی فعالان مدنی، رسانهها، کشاورزان، جوانان، دانشگاهیان، مدیران صنایع و تولیدی و مردم دعوت میکنیم تا در این مسیر بایستند، مطالبهگری کنند و برای تغییر،نقشآفرینی کنند.
اگر امروز به جای بازگشت به عقلانیت، دوباره مسیر مهار بحران با ابزارهای کوتاهنگر و پرهزینه را انتخاب کنیم، با سرعتی بیسابقه، به سمت زوال اجتماعی، مهاجرت گسترده، و تهدید سلامت عمومی حرکت خواهیم کرد.
اگر امروز تصمیم بگیریم که بایستیم، تغییر کنیم، و با مردم منطقه برای احیای آیندهشان همکاری کنیم، هنوز کورسوی امیدی برای نجات دریاچه باقیست.
و اما امید…
اگر تغییر نگرشها، رفتارها و سیاستها را امروز آغاز کنیم، هنوز میتوان با همین منابع آبیِ در دسترس،
همین حوضه، همین مردم،
و همین سرزمین،
آیندهای پایدار و آباد را رقم زد.
دریاچه اگر زنده شود، ما دوباره جان میگیریم.